بـــــــــــــــاور هـــای جــــــــــــــــــــــــم



آیا استانداران نماینده حاکمیت هستند؟؟؟؟(بخش اول ) {مرداد     1395}در طی سه دهه گذشته حوزه ملی کشور شاهد افت و خیزهای بسیاری از جمله آدم ربائی- ترور- درگیریهای مسلحانه درون و در نواحی مرزی - حمل و قاچاق مواد مخدر بوده است . انچه مسلم است دراین فرایند، این مردم استان بوده اند که بالاترین و سنگین ترین هزینه را داده و میدهند. نکته قابل تامل در این بین از اولین ترور ناجوانمردانه ای که در سال 1358در جاده سرباز انجام گرفت و در فجیع ترین شکل ممکن در یک شبیخون جان یازده جوان گرفته شد تا امروز که دیگر گوشهای مردم از شنیدن چنین اخباری ایزوله شده است، اولین سئوال دراین مبحث خواهد بود که چرا استانداران و مدیران فرهنگی برای ورود به این جریان در طی زمانی قریب به 40 سال، حرکتی برای آسیب شناسی ریزش های ملی ناشی ازان که قابل هضم درافکار عمومی باشد از خود بروز نداده اند؟؟ جای تاسف است که قهراً نگارنده باید معترف به این حقیقت انکار ناپذیر باشد {که در طی سالهای بعد از انقلاب با وجود گسترش جمعیتی به علت مسائل زیست محیطی در شهر ها و رشد فزاینده و غیرقابل باور جریانهای ضد مردمی و ضد تمامیت عرضی، دریغ ازاینکه در سال یکبار جامعه اماری استان اجتماع را مخاطب ریزشهای جامعه قراردهد } در یک ارزیابی آسیب شناسی این استان دارای بالاترین جمعیت جوان کشور میباشد که رکورد مسائلی چون بیکاری – فقرمضاعف - بیسوادی و بدون تردید اعتیاد و سیر نزولی سن اعتیاد را در حالی دارد که به بهانه های واهی از جمله تعصبات قومی - قبیله ای هیچ مسئولی جسارت بیان اوضاع اسفناک ایدز را در استان بخود نمی دهد (لطفا دنبال کنید)

 ایااستانداران.{قسمت دوم} تیرماه 1396

آنجه در پی خواهد آمد نتیجه 35 سال تجزیه و تحلیل و تجربه زندگی در حول محور ساختار قدرت در این استان است. منطقه ای که در هر دوره ای که استاندار بهرعلتی رفت، تمامی افرادی که با او آمده اصولا متلاشی میشوند و مبتنی بر آن شما هرگز شاهد تولید یک بانک اطلاعاتی نیستید که نشان از حرکت و جریان فعالیت این نمایندگان حاکمیت باشد تا جانشین بعدی بداند از کجا آغاز و چه باید بکند .؟؟ اگر اغراق نشود صاحب قلم از سه دهه قبل بحث ضعف علمی و تخصصی مسئولین استان را بعنوان یک دغدغه ملی عمومی چه در نشریات و چه در مکاتبات مستقیم مطرح نموده است اما چه سود؟ تا آنکه مسائل دهشتناک و بی سابقه خاش و یا چند مورد ادم ربائی در ماه گذشته و بلاخره سرقت چند ملیاردی صندوقدار بانکی و دستگیری وی عاملی گردید تادردوره وانفسا ی که حفظ موقعیت وانباشت ثروت برای بسیاری که در سایه انقلاب صاحب سرشده اند وناجوان مردانه سکوت اختیار کرده اند   یکبار دیگر قلم را نیشتر درد کرده شاید گوش عاشق صاحب اندیشه ای بشنود.   درهرصورت هدف اینست تا تجارب و دیدگاه خود را در این خصوص با دیگر هم وطنان دلسوز به چالش بکشم .وقتی سخن از ضعف علمی وتخصصی مدیران ارشد ی میشود وگفته میشود در روزمه مدیر حاکمیت استان نه علوم اجتماعی و نه تجربه مدیریت اجتماعی دیده نمی شود واگرهست انچه بروز و ظهور پیدا میکند نشانی از نیاز مردم منطقه و حاکمیت کلان و دولت ندارد؛ ضمنا به اولیا وانبیا گروه هایی که سریعا عصبانی میشوند سوگند میدهم تا قبل از هر تصمیمی اجازه بدهند این نوشتار را به پایان برسانم. اما از انجا که معتقد هستم بی توجهی به مقوله توسعه همه جانبه که سنخیت کامل با علوم و زمان شناسی مدرن داشته باشد علت اصلی فربه شدن معضلات اجتماعی و بزه های قانون گریزی در این استان همیشه مظلوم بوده و خواهد بود و مبتنی بر آن {به عنوان نمونه دو سال قبل تبلیغات توسعه استان روی کاغذ و تریبون و پلت فرم بگونه ای مطرح گردید که نه در مطبویاتِ به به و چه چه و نه دیگر رسانه ها ی محلی موضوع به چالش کشیده نشد تا نقاط ضعف وقدرت ان نمایان گردد!!اما داده ها نشان ازین واقعیت دارد که درین پروسه اقدام به تشریح این حقیقت که توسعه راستین و همه جانبه فرایندی است همه گیر و فراگیر که اگر توسعه انسانی در راس نباشد و در اولویت قرار نگیرد رسیدن به نتیجه مطلوب محال است؛ لذا مسئله فقرزدائی اقتصادی زمانی ممکن است که سطح اندیشه و تفکر از فاصله عمیق امروز برخودار نباشد؛ برهمین مبنا میباشد که عدالت اجتماعی برهمه گیر بودن توسعه تاکید میکند. فراگیری توسعه از ضرورت توسعه هماهنگ ابعاد مختلف چون اجتماعی /اقتصادی /ی/ فرهنگی و انسانی نباید فراموش کرد که امروز یکی از دلایل عمده پیشرفت جهان توسعه یافته همین است که دیگر توسعه ثروت های زیر زمینی در اولویت قرار نمیگیرد بلکه انها به این نتیجه رسیده اند که ثروت ها روی زمین است !!! واین ثروت زمانی باز تولید میشود که انسان متغیر ها را باور کند !!انسانها اگر رفاه وارامش را عامل امنیت ندانند دولتها چگونه میخواهندفقرزدائی کنند ؟وقتی دریک جامه درحال توسعه اقشار پائین دستی رفاه وامنیت را دروابستگی به قدرت و یا چاپلوسی اقشار بالادستی ببینند وتوان انرا نداشته باشند این فرایند بکجا خواهد انجامید؟؟؟؟ پروسه توسعه زمانی مفهوم همه جانبه پیدامیکند که انسان اصلاح فرهنگ و رفتار اجتماعی خود را با قانون پیوند دهد و در جامعه ایکه قانون گریزی بعلت ناتوانی حوزه های فرهنگی و اجتماعی بخصوص حوزه ت، برای ثروت اندوزی به یک فرهنگ برای فریب افکارعمومی تبدیل میشود، این بدان معناست اگر باورمندی و اعتماد بازسازی نشود شما هرکدام از پارامترهای توسعه را به اوج برسانید نه اینکه ارزش خود را ندارد بلکه باید منتظر تخریب هم بود.از همین دریچه باید وارد مسائل بغرنج معطل مانده استان گردید. در نوشتار بلند با ظاهر یک مقاله چالشی ضرورت دارد مجدانه به این واقعیت اشاره کرد که {فرهنگ در هر جامعه ای از فرایندهای اجتماعی اثرپذیراست وبران تا انجا تاثیر میگذاردکه باور متغیر ها سهل واسان میشود. وقتی فرهنگ و فرهنگ سازی متغیر ها را نمایان میسازد اجتماع نسبت به آن باورمند است مسلماً منجر به تثبیت اوضاع اجتماعی میگردد.،این بدین معناست وقتی جامعه دچار ناهماهنگی در باورهای فرهنگی میشود بسختی نیازمند فرهنگ و بازتولید می شود، هدف از طرح این فرایند شاید بحث فرهنگ مسلط است؛فرهنگی که نمایانگر مناسبت قدرتها می باشد. اگر در سالهای دهه اول بعد از انقلاب عده ای به دنبال این فرضیه بوده اند، اما همین امر باعث رشد فکری مع تمامیت خواهان و سهم خواهان که این نوع افکار ناشی از تولید ناامیدی به قرار گرفتن در استوانه قدرت بود، پلت فورم ی استان در طی سه دهه گذشته چنان آلوده قدرت طلبی گردید و در این فرایند از آنجا که مسایل اقتصادی مانع از رشد فکری عوام شده به راحتی با صف بندی آنها در کرسی های کوچک و بزرگ مدام قرار گرفته و سخن کوتاه این دور تساهل تا آنجا ادامه پیدا می کند که در این منطقه قومی قبیله ای بدون تردید سرخوردگی در مسائل روحی روانی جامعه در رأس امور است و بالاخره خلاقیت گروههایی که به زبان ساده با قهر دچار بدبینی شده اند در ساخت تونل – تولید باندهای شرارت و کشت و کشتار بیرحمانه نمایان می شود!!! و جا دارد باز هم سوال شود توسعه همه جانبه مدرن چه زمانی در این استان جامه عافیت خواهد پوشید. ادامه دارد.


جناب هاشمی استاندار 
برای این آشفتگی در مدیریت استان پاسخ می دهید؟ {لطفا نویسنده را متهم به چپ،راست،تلخ،شور، ویارئیسی نکنیدکه قطره ای ازاب وزره ای ازخاک این سرزمین و منافع ملت    را به تمام این جریان سازیهاکه از تتلو تئورسین تولید میکند نمیدهد.

نمیدانم می توان با تکیه بر آنچه در حول محور انتخابات ریاست جمهوری گذشت و مطالبات بازمانده ملت از قانون اساسی که در چند پارادوکس در سخنرانیها و نشستهای آقای رسماً منجر به پیمانی بین مردم و رییس جمهور گردید و این موج مطالبات محور تا بدانجا پیش رفت که آقای رسماً خود را وکیل مرد م ایران نام نهاد!!! شما را که نماینده وی در حال حاضر در این استان هستید مخاطب قرار داد؟ سخن بر سر این است در حالی که هنوز رییس جمهور فرصت آن را نیافته که براساس پارادوکسهای یاد شده  اقدام به خانه تکانی به معنای تغییرات کامل مبتنی بر تخصص و توانایی و سلامت اقتصادی بنماید؟ آیا باید  در انتظار شکل گیری دولت جدید نشست و بعد مشکلاتی که براساس ضعف مدیریتی و یا ناتوانی تخصصی مدیران زیر بخشی دولت یازدهم  صورت گرفته است به آنها پرداخت؟ 

قطعاً چنین نباید باشد! بنابراین جناب آقای هاشمی این سومین بار است که در ارتباط با مسائل و مشکلات مدیریتی در استان شما را مخاطب قرار داده ایم ،البته انتظار اقدام صرف به آنها نداشته و نخواهیم داشت اما با نظر به وعده و وعیدهای رییس دولت در حوزه عدالت که بارها از زبان حضرت عالی هم سخن عدالت ورفع تبعیض به میان آورده اورده شده.ولی من ودیگر هم وطنان در استان انتظار یک توجه حداقلی داشته ایم که دریغ ورزیده اید!! البته از آنجا که جستجو در سایتهای مختلف - رومه ها و . باید از وظایف افرادی در مجموعه مشاوران حوزه مدیریت استاندار باشد که ضمن بسته یندی مبتنی بر اولویتها به صورت روزانه به رویت حضرت عالی برسانند. جای تأسف است که چنین پتانسیلی را در این مجموعه نمی توان دید و قطعاً بطور صریح باید گفت که این مجموعه این کاره نیستند آقای استاندار. بعنوان نمونه از یک کاسب مواد غذایی در بازار که سمت مشاور استاندار را دارد چه انتظاری باید داشت؟ هرچند این سخنان احتمالاً موجبات تکدر خاطر حضرتعالی را فراهم کند. اما یکبار دیگر برایتان خواهیم نوشت و قبل از آن باید اشاره گردد که آراء مردم استان به آقای در انتخابات قابل پیش بینی و نشانه رشد شعور مردم است بنابراین هیچکس در هیچ مقامی حق مصادره نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را ندارد لذا از نشانه های بارز آن می توان گفت که در طی چهار سال گذشته مشاورین حضرت عالی در طی چند مقاله و گزارش اقدام به توجیه اهداف دولت و یا برنامه های استانداری در حوزه های مختلف نموده اند؟ آیا یکهزارم حقوق و مزایایی که دریافت کرده اند کاغذ هم سیاه کرده اند؟ هرگز. بنابراین از اینجا باید آغاز نمود که متاسفانه شما وارث عملکرد غلط و اشتباه مدیران گذشته بوده و هستید. لذا با هر فلسفه مدیریتی بخواهم اطرافیان شما را به محک ریخت شناسی در هر حوزه ای بزنیم به تنها نتیجه ای که می رسیم این است که با گذشت چهار سال ازمدیریت شمادر استان هیچگونه انگیزه ای برای کشف ،آموزش ، رشدوحفظ نخبگان مدیریت بومی مبتنی برشایسته سالاری دیده نمی شود و پازلهای شما وقتی چیدمان میشود آنچه بروز و ظهور مینماید متاسفانه انتصابهای باری به هر جهت است. اینکه سالانه دهها میلیارد دلار مغزهای نخبه از کشور مهاجرت و یا پناهنده می شوند و شوربختانه کسی بدنبال حفظ آنها در سرزمین خودشان نیست یک بحث است و اینکه در مناطق محرومی چون سیستان و بلوچستان نخواهیم بدنبال نخبگان باشیم یک مسئله دیگرازجنس مضالم غیرقابل جبران  است و اینکه بجای جذب ،ایجاد انگیزه رشدو ارتقاء مدیران جوان، سالم و تحصیل کرده ای که دارای روز مه ای قابل توجه هستند یک مصیبت برای این استان محسوب میشود!!! در ارتباط با سرکار خانم اربابی در همین سایت نوشتیم (آقای استاندار اینکه باید از خلاقیت وضرفیت بانوان در دولت استفاده شود فرق دارد با اینکه یک پست تخصصی آن هم در حوزه اقتصاد را به یک بانوی دانشگاهی بدهید که هیچگونه آشنایی با این حوزه و مدیریت اجتماعی ندارد)اما در ادامه همین بحث نوشتیم (هزینه آزمون خظای این سرکار خانم و امثالهم قطعاً سنگین تر از تراز زندگی مردم این استان است که به آنها تحمیل گردیده است!! حال که ایشان کار آزموده  شده اند و زمان جبران است چرا آقای استاندار اجازه می دهید که ایشان از استان بروند؟) اما در عین بی توجهی و ارائه دلیل شاهد رفتن ایشان به دفتر ریاست جمهوری بودیم. (مگر قرار است در این منطقه صاحبان قدرت پاسخگوی اعمال خود باشند؟) 

در مقاله مورد بحث وقتی که شایعات سهم خواهی برای ورود به این پست در گرفت حتی به حمایت از شما پرداختیم که چرا اجازه نمی دهیم استاندار براساس نیاز و تفکر خودش مهره مورد نظرش را انتخاب کند؟ نمونه اثبات این بحث خالی ماندن این کرسی حساس در طی چندین ماه بود و اما بعد از آن فرد مورد نظرتان برای این پست چه کسی بود؟ آیا انتصاب جانشین دکتر اربابی اگر به شما تحمیل نشده چه انتظاری از این گزینه جز آزمون و خطا باید داشت؟ بحث بر سر تیپولوژی ی و اجتماعی فرد مورد نظر نیست آیا این بی انصافی در حق مردم این منطقه نیست که معضلاتی چون بیکاری و فقر مزمن، ناامنی با تمام زیر شاخه هایش، حاشیه نشینی و تمامی بزه های حاشیه آن که این معضلات بیش از دو دهه است با گسترش فقر فکری و فقر فرهنگی ناشی از نا آگاهی هر یک کلافی سر در گم وچنان در هم تنیده و پیچیده اند که با وجود اختصاص بودجه های قابل توجه دولتها به حوزه اقتصاد در این استان تاکنون نتوانسته نتیجه ای مطلوب به دست دهد، حال چگونه و با چه اطمینانی حاضر شده اید باری به این سنگینی بر دوش گزینه ای بگذارید که نه تخصصی در برنامه ریزی اقتصادی برای مبارزه و رفع این مشکلات از سر راه به واقع منافع ملی کشور دارد و نه تجربه ای؟ مشکلات یاد شده که اکثراً انحصاری منطقه می باشد امری آکادمیک نیست بلکه بحث تبحر و شناخت از بافت قومی، قبیله ای و مذهبی منطقه همراه با خواست، انگیزه و وقت لازم است که تخصص و تجربه را کامل می کند بسیار محترمانه باید گفت آقای استاندار جای تأسف است که باری به این سنگینی را بر دوش کسی گذارده اید که بدون تردید دو تا کتاب در ارتباط با مسائل این استان نخوانده است ، مضاعف بر این فرض را بر این بگذارید که تمامی فاکتورهای لازم را ایشان دارا می باشند. بدبختانه وقتی چنین چیدمانی در مجموعه مشاوران شما شاهد هستیم که به آن اشاره گردیده است چه کسی وظیفه گزارش تناقضات و معضلاتی که در دولت اول ،دوم خرداد  در ارتباط با مدیرآن پروازی که دامن گیر استان شد و چگونه و با چه هزینه ای برای همیشه این دفتر بسته شد ؟آیا استاندار محترم در بی خبری گزینه پروازی را برای معاونت برنامه ریزی خود در نظر گرفته است؟ آخر بفرمایید از این بانوی محترم که 1- در حال نگارش تز دکترا 2- دوری از همسر و دو فرزند نوجوان 3- زندگی در مهمانسرا و . انتظار باید داشت که با طیب خاطر و در آرامش بتواند برای اقتصاد درهم پیچیده این استان که گریبانش در دست صدها مطالبه ی - فرهنگی و اجتماعی می باشد برنامه ریزی کند؟ و در مقابل شگفتی دیگری در مدیریت شما بوجود می آید و آن داستان احسان عالی جوان تحصیل کرده و با تجربه بومی استان بعد از اینکه چهار سال مدیرکل مالی و پشتیبانی شما بوده است به استان خراسان شمالی انتقال میابد؟ آقای استاندار چرا رضایت می دهید اینگونه هزینه های سرانه مردم استان داشته باشند؟ برای تولید یک احسان عالی دیگر اگر بدنبال انتصاب یک مدیر مالی غیر بومی نیستید بفرمایید چقدر باید هزینه آزمون و خطای مدیر بعدی را مردم بدهند تا یک احسان عالی دیگر با این تحصیلات و تجربه گرایی که در مباحث برنامه ریزی اقتصادی بدست آورده تولید شود؟ چرا به این راحتی باید یک نیروی کارآمد بومی از دست برود؟ اگر ضعفی در کار وی بوده است چگونه در طی چهار سال گذشته متوجه این امر نشده اید؟ آیا جای تردید نیست که برخلاف انتظار و داعیه ای که گاهاً از سوی دولتمردان در ارتباط با سپردان سکان مدیریت استان به نیروهای کارآمدعنوان می گردد شاهد رفتاری مخالف هستیم؟ البته مردم صبور استان شاهد اینگونه مسائل بسیار بوده اند و از جمله واگذاری دو  پست حساس به یکی از مدیران همراهتان که اخیراً بعد از چندین سال اقدام به تغییراتی کرده اید و یا به بهانه استفاده از ظرفیت بانوان سپردن حوزه مدیریت استاندار به یک نماینده شورای شهر زاهدان و برداشتن وی بعد از چندین ماه آیا این نگاه برگرفته از عدالت محوری دولت بوده است؟ آیا رفتن احسان عالی مدیر بومی با تجربه مالی از استان سر آغاز ترد مدیران دیگر بومی خواهد بود؟ با رفتن عالی تا چند ماه باید رنج رقابت لیدرهای  مذهبی و یا ی را در استان تحمل کرد و آخرالامر قرار است چه کسی جانشین وی شود؟ آقای استاندار مردم استان ما بیش از ظرفیت خدا می داند که تحمل مشکلاتی از جمله فقر - بیکاری - ناامنی و ضعف های مدیریتی - فسادهای پنهان و عیان را دارند اما انصاف شما کجاست؟ 



نامه سرگشاده شهروندی خطاب به فرماندار زاهدان!!!!

{اگرقراراست اززیربار مسئولیت شانه خالی کنیدمن دیگر مالیات نخواهم داد بلکهخودم بدنبال امنیت خواهم رفت!!!}

برایند:ازانجا که مققوله امنیت در شرایط اشفتگی منطقه خاور میانه دارای ابعاد وسیع وتخصصی بخود گرفته نگارنده این سطور هرچقدر هم دروادی امنیت توان اظهار نظر داشته باشد.بنا به مصلهت سایت ودلایل زیراز تفسیر معانی معذوروپوزش میطلبم.بنا براین{از انجا که بحث امنیت در استان سیستان بلوچستان امری حساس وگاهی مدعیان بسیاردراین استان دارد .ودر مقابل این سایت نیازمند تداوم وطول عمر براساس تعهدات اهداف خویش میباشد .وازسوئی شاهد حرکت گروها وافرادبسیاری بعداز چاپ دو گزارش درارتباط با مسئله مرغهای سفید هستیم که معلوم نیست اینها از دوستان/مخالفان/ویا رقیبان اقای فرماندارهستند متاسفانه با ارسال پیامهای خصوصی وبعضا هرز نامه واخیرا با بهره گیری ار افکارعمومی زاهدان که اصولااکثریت با اخبار وشایعات انس والفت دارند باتقویت  شایعاتی مبنی برقدرت پنهان فرماندار زاهدان در تخریب وحذف ویا داشتن نفوذی وقضائی سعی در ایجاد رعب وحشت دارند.مسلما انها دارای هر پزیشینی باشند نتیجه بدست امده جزاین نیست تا مانع از هرگونه انتقاد وپرسشگری در منطقه شوند!!!!البته در پایان این مقال نامه یکی از کاربران سایت را رپاسخ به این مسائل تقدیم خواهم کرد.  اصل ماجرا چیست؟؟ههفته نا مه صبح زاهدان این جریده محترم در دو شماره قبل خوداقدام به چاپ نامه سرگشاده شهروندی اسیب دیده از مسائل امنییت شهری میکند.این شهروند جسوراقای مرتضی شهرکی که شجاعتی بی مانند را در این استان ثبت کرده است دراین نامه با ادبیاتی بسیار شفاف فرماندار زاهدان را به چالش طلبیده وبا عبور از حاشیه ضعفها وناتوانی هادر امنیت شهری ابتدا دربرخوردی کلی فرماندارزاهدان رابرای عدم توجه به برقراری امنیت وجمع اوری اوباش که {نا جوانمردانه فرزند خوردسال اورا ربوده وباسرقت طلا های وی این طفل رادر محله دیگری رها کرده اند ومتاسفانه شب قبل از ان گروهی مست ولمپن که سوار بر دو موتور سکلت بودن خطاب به فرماندار مینویسد انها بدون واهمه از مجریان قانون وتامین کنندگان امنیت شهر دختر برادروی رادر مقابل منزلش درحالی که همسایگان شاهد ماجرا بودند(جای تاسف است که همسا یگان هیچ دخالتی دراین ماجرا نکرده اند)در وضعی نا گوارمورد حمله قرار میدهندومحتوای کیف وی راکه پول نقدبوده ومقداری جواهرات گرفته ومتواری شده اند }اقای شهرکی خطاب به اقای خانجانی فرماندار مینویسد{اگرقراراست این پرونده زمان را کشته وبه زیر بکشندودرمسیرکاغذبازی روئسای دفاترخواسته ام به گذرزمان تحویل شود.اگراززیربارمسئولیت شانه خالی کنید من دیگر مالیات نخواهم دادو}اقای شهرکی در پایان نامه اش به دوجمله با دنیائی معنا چنین اشاره کرده است(پیامبر اسلام فقررا ازقتل بدتر دانسته و حضرت امیرفقررامرگی بزرگ میداند}


آیا این آه ناله مرغهای زبان بسته است یا نفرین بغض شکسته های مالباخته عنقریب باید شاهد قربانی های ی مرغ سفید بود!!!

اولین نگاه:
بعد از بچاپ رسیدن سرنوشت مغموم مرغ های سفید در زاهدان و ظلمی که بر صاحبان این کالای شاهانه سفره فقرا رفته است بر خلاف تصور بسیاری که متاسفانه مردم استان را به دلایل واهی نا امید از نظام حاکم، دولت و آنها را بی تفاوت نسبت به سرنوشت عمومی میدانند و در این فرایند فقط حضور مردم را در صحنه رقابت های قومی،مذهبی و حمایت از لیدر های این دو طیف که راهی مجلس شده و یا با رانت و احتمالا لیاقت و تخصص به استوانه قدرت ی در استان راه پیدا کرده اند میدانند واقعیت این است که مردم استان با وجود مسائل بغرنج اقتصادی و لاینحل ماندن بیکاری، سیر سعودی خشونت ها، غیر حرفه ای بودن اکثر بزه کاری ها و. و. ودر حجوم گسترده وغیرقابل تصور به سایت باورهای جم به شهادت آمار   لحظه ای سایت که در سمت چپ  صفحه نخست مقابل دیدگان شما قرار دارد تا نظری به امار تاریخ های 23-24-25 مهرماه داشته باشید واین پیامی برای مسئولین استان خواهد بود تا متوجه شوند چرا کام این مردم تشنه نقد است ؟لذا نگارنده معتقد است هرجقدر فضای نقد وتجزیه تحلیل  مسئولین امنیت پیداکند  . ضریب ارامش وامنیت در استان بالا میرود .درهمین راستا  اقشار تحصیل کرده و دانشگاهی که جدا از صفوف مردم نیستند با ارسال نامه های مفصل همراه با مدارک بانکی مورد تردید  و نگارش شرح های مختلف اما با ادبیات مودبانه و با واژگانی سرشار از مهربانی و امید به آینده کشور و توقعات بی تکلف و انتظار پاکسازی ادارات از عوامل نایاب و منحرف اقتصادی و ی مظلومانه مطالبه حقوق خود را در مباحثی همچون عدل،انصاف،رفع تبعیض ممانعت از ترویج قومیت گرائی  با چاشنی مذهب، قانونمند شدن آزادی مطبوعات به عنوان اساسی ترین ابزار مبارزه با فساد، و . شده بودند.

در این میان به یک پیام ویک نظرتوجه شمارا حلب میکنم البته  ضمن پوزش و سپاس از بقیه هم وطنان نجیب و مودب استان که این سایت را مخاطب خویش قرار داده اند. عزیزی که خود را مدرس دانشگاه و از بلوچ های سیستان نامیده نوشته است: {.اگر قانون از کجا آوردی زمان اصلاح قانون اساسی مشروطه و تدوین قانون اساسی اسلامی حذف نمیگردید،اگر ما هم از ابتدای انقلاب همانند کشور های هند-کره-ژاپن سعی در تربیت نیروی ی و تخصصی داشتیم هرگز تقوا و حیای اسلامی به بازی گرفته نمیشد و هر روز شاهد چپاول-غارت و ی گروه های مختلف تحت عنوان بانک و موسسه اعتباری و غیره از سرمایه و حقوق شخصی مردم نبودیم  بلکه شاهدخودکشی منحرف شدگان ازقانون بودیم}شهروندی دیگر که خود را جوانی تحصیل کرده بیکار و راننده تاکسی معرفی کرده در گفتاری بسیار منطقی و سنجیده آورده است:()وقتی صحبت از غارتهای مختلف در طی سال های متوالی تا به امروز میکنیم و یا در اخبار جعبه جادویی و عمدتا فضای مجازی شاهد ی های مکرر و بی سابقه در دنیا به نام سیستم های مالی و بانک خصوصی از مردم شهرهای بزرگ هستیم چرا بعضی از مسولین مردم این استان را تافته جدا بافته نسبت به دیگر مردم کشور میدانند؟ چرا فکر میکنند از آنچه بقیه ملت با خبر میشوند مردم ما یا درک آن را ندارند یا متهم به خواب آلوذگی میشوند؟ و حتی اگر مسولینی نمیخواهند ببینند و بشنوند آنچه را میگویم به خودشان مربوط است تا مردم ما هم همانند دیگر هموطنان در این فضای مجازی بلازده شاهد تظاهرات و اعتراض های متفاوت در سراسر کشور هستند و آنها مردم روستایی از شهرستان نطنز را قطعا دیده اند!! آقایان مسولین دست بالای استان چرا وسعت دید ی افرادی در زیر مجموعه شما اندیشه شان عرضی حرکت میکنند؟ (آقای استاندار فرزند پرخاشگر جناب فرماندار برگزیده شما را در روز عید فطر بسیاری دیده اند کافی است که امروز یک استان از آن سخن به میان آورد؟ آقای استاندار من یک بلوچ هستم آری از همان جنس و ژنی که در سفرهای بازدیدی شما و دیگر همکارانتان وزن خون دلشان را با تکرار تعظیم و احترام می خواهند اعلام کنند!! این یک فرهنگ است مجیزه گویی نیست. سرشان را بدون سخن با لبخندی تلخ مدام بالا و پایین میکنند به خیال اینکه وقتی شما رئیس استان هستید پس روانشناس و روانکاو هم هستید وقتی رابط بین آنها و مرکز نشینان هستید فکر میکنید چه میخواهند بگویند جز اینکه یک بار هم آقای استاندار بیایید چون ما زندگی کنید تا عمق جفایی را که در عین ناجوانمردی تحمل کرده اند ببینید!! چه میتوان کرد؟؟ این ادب مردم زابلی و بلوچ است که میخو اهند فلان مسول دردشان را در چشمان سرخ و زرد غبارگرفته شان ببیند؟ آیا اینکه یک بار فرمودید سن اعتیاد در استان به 3 سال رسید این یعنی چه؟ یعنی درد مردم را فهمیده اید)بله اگر درد مردم اینگونه درک و مداوای ان با نسخه فرماندار وشهردار گریزپاپیچیده نشود چرا سن اعتیاد به سه سال نرسد؟وقتی اقای خانجانی قدرت نابوکردن کرمهای خاکی راکه سود چندتامرغ مانع از مزگ انها میشود دارد ؟وقتی شهردار حسینی به گروهی زیاده طلب فرصت کندن گور مشتی بیکس کار در زیر دهها کشتارگاه درکوجه پس کوچه های شهررامیدهداگر سن اعتیاد به سه سال نرسد واقعا جای تعجب ا ست؟در استانی که در حصار دیوار است وبالطف شیاطین از مسیر های نامرئی مواد مخدر وارد میشودباید فرماندار شما از اینکه نمی تواند شغل تولید کند !!کار به جوانان عصبی /اشفته/وخشن شیراباد که نمی تواند اموزش  دهد ؟؟پس همان بهتر که انها برود کیفزنی/یقه گیری وو اقا ی شهردار هم  برود سفره کسانی را بزرگ کند برای روز مباداانهم که  سررسید!!!!!ومتقابلا فرماندار هم درفکر کارمندانش باشد ومرغ زنده دانه ای 5000هزارتومان به انها بدهد که دعایش کنند چون کسی اگر قراراست از نفرین ادمهای گرسنه وپا بترسد که روزگار ما چنین نبود !اقای استاندار؟

ادامه مطلب

انتصاب این دو بانو فی نفسه جای تبریک به جامعه ن کشور دارد اما!!!! 

وبلاخره نماد جسارت استاندار وقت میباشد. 

1-سرکار خانم دکترزنگنه  که قبلا معاون مدیرکل حوزه ا ستاندار س.ب بود جدیدابعنوان مدیرکل  سرمای گذاری استان منصوب شده است که باید  ظاهرا این ارتقا شغلی را به فال نیک گرفت لذا انچه از روزمه وی برمیاید نامبرده بر خلاف تابوی مهره های مدیریتی دراین استان رانت خانم دکتر تخصص اکادامیک وی میباشد ومضافا این بانو باسمت رئیس گروه امایش سرزمین وکارشناس اشتغال وسرمایه گذاری در طی هفت سال در سازمان برنامه وبودجه استان به مهندس اکبری درس پس داده تامنافع ملی مارا در توجه به برابری شغلی انهم در استانی که بشدت مرد سالار وپدرسالار بوده ومیباشد به اثبات برساند !!!!!جالب است که منتقدین استاندار هاشمی معتقد هستند که دکتر زنگنه انسانی متفکر ودارای صعه صدرمیباشد !!!البته باید امید وار بود که امنیت خدمت با اندیشه وازادی اعمال قانون با تفکرمنافع ملی برای او تامین شود!!

2-باگذشت چندین ماه که روابط عمومی وبین الملل استانداربه علت عدم سنخیت اقای براهو ئی با بیش یک ده تجربه وکارنامه ای موفق برای مدیریت  وی بود قربانی اعمال سلیقه گردید و  متاسفانه شاهد هستیم سرکار خانم بنی اسدی که در زوزمه ایشان یک خط شفاف وجود دارد وان 15سال گزارش گری وویزیتوری د ر هفته نامه عیاران میباشد !!!!!! معلوم نیست که استانداری با چه استدلالی اجازه داده تاوی تکیه بر کرسی بزرگانی چون فرازمند ودر نهایت براهوئی بزند   این در حالیست که گذشته از حضور افرادی با تحصیلا ت وارزشهای تجربی اخیرا یکی از کارمندان باسابقه این روابط عمومی که تحصیلات خود را در هندوستان بپایان رسانده {ظاهرا ایشان هم در همان دانشگاهی کسب علم کرده اند که جناب عبدالرحیم کردی مدیر منطقه ازاد چابهارهنوز موفق به کسب رتبه از ان نشده است  }


چرا بازگشتیم؟؟ چون تاب تحمل این وضع را نداشتیم ولی.

با وجودی که برای حذف ما آنها که تاکنون هم یادشان انسان را دچار رعب و وحشت می کند و هرگز شناخته نمی شوند زحمت بسیاری را تحمل کرده اند. این خطه از سرزمین وطنمان جای عجیبی است و امیدواریم کرونا جسارت بیان این حقیقت را بدهد!!  و آنچه را برای حفظ منافع باندی و گروهی پنهان مانده برای چاره جویی عیان کنیم.

  • اما سخت است با مدیرانی که بعضاً بدون انگیزه و اکثراً به لحاظ ضعف تخصصی ناتوان از اجرای وظایف خویش هستند بتوان در مسیری حرکت کرد که خواه ناخواه عکس العمل آنها را طلب می کند.
  • در آبان ماه سالی که رو به اتمام است در حالی که از سال 95 به بعد این سایت به روز نشده است به یکباره مورد هجوم محترمانه دوازده هزار کاربر قرار می گیرد!! و این مسئله موجب نگرانی و ترس از برچسب ها و اتهاماتی که این روزها رایج است گردید. تمامی این صفحات را از روی نرم افزار آماری سایت کپی و در طی نامه ای در آذرماه به یکی از معاونین استانداری سیستان و بلوچستان و دیگر مدیرکلی که به استاندار آن نزدیک است دادیم. ابداً برایشان مهم نبود که دلایل آن را در طی یادداشتی دیگر تحلیل کرد که چرا

حضور دوازده هزار کاربر از کشورهای اروپایی و آمریکا برای مدیران این استان اهمیت ندارد چون می فرمایند به دنبال دردسر نیستند!!

چرا فقط استان سیستان و بلوچستان؟

در همین راستا بعد از ده ماه انتظار برای یک گفتگو با استاندار که در کمال تأسف در مدرسه یکی از مدیران کل نزدیک به استاندار تمام مشق هایمان را انجام دادیم و دیکته هایم بدون تردید با نمره 20 بود. اما در آخر متوجه شدیم در این مدرسه مردود شده ایم ]. و در آینده نزدیک اصل این ماجرا را خواهیم نوشت[ بالاخره کسی وارد این جریان شد که توان تحلیلی وی در این استان جای اغماض ندارد. به مدیر دفتر ایشان مراجعه می شود. نحوه برخورد این جناب مستطاب از نابخت یاری مردم مظلوم این استان که برای اولین بار در عمر انقلاب اعتقاد داریم کسی بر منطقه مدیریت می کند که دانایی و شعور این جایگاه را ذره ذره از بخشداری آموخته تا به اینجا رسیده است و او اولین مدیر در این سطح است که بدون رانت وارد استان گردیده . اما دریغ از اشعار تقوا و یا احساس وظیفه که چه بر سر ما و این سرزمین آورد. آؤی جناب مدیرکل دفتر استاندار به گونه ای برخورد می کند که فعلاً باید بنویسیم  ] جناب استاندار واقعاً تسلیت و خدا با این مهره چینی به دادت برسد[ 

نظر به سابقه ، تجربه و وابستگی که نسبت به این استان بنده (جمشیر جم) دارم و چه با سایت (زخمهای ناسور) که هک گردید و چه با سایت (باورهای جم) منحصراً روی مسائل این استان فعال شدیم.

این بار چه خواهیم کرد و چه برنامه ای داریم.؟

اعتقادمان براین است که اگر رسانه های حقیقی و مجازی ایران در کنار مسائل ملی یک استان و یک منطقه را به طور اختصاصی زیر چتر خبری و تحلیلی خود قرار دهند قدر مسلم مشکلات و معضلات آن به سمت اصلاح با سرعت بیشتری حرکت خواهند کرد از همین رو با بازگشت دوباره به سایت آنچه را دنبال خواهیم نمود 1- مسائل ملی کشور و در حاشیه آن در حد توان خویش به مشکلات استان سیستان و بلوچستان خراسان جنوبی به خصوص بیرجند و مسئل شمال خراسان رضوی خواهیم پرداخت.

صفحه ادبیات سایت

صفحه ای دیگر را باز کرده ایم و در این صفحه به نوشته ها و قطعات ادبی و درام های کوتاه و چاپ نشده آقای بطا همراه با اشعار و دکلمه های وی خواهیم پرداخت . دیدن این صفحه را به همه شما توصیه می کنم.

یاد آور شویم

کلیه مقالاتی که تاکنون در این سایت آورده شده و برای افراد و گروه هایی که قبلا اشاره گردید  قابل تحمل نبوده است دوباره با ویرایش جدید تقدیم می شود و امیدواریم مورد توجه همه قرار گیرد.

وفای به عهدی که در سال 93 بسته بودیم

مقالات و گزارشات آقای محمد بطا از سال 80-1377 و سال 1389 که در نشریه عیاران قبل حمله مغول و در رومه مرزبان که بعد از 14 شماره بدون سر و صدا حذف گردید. که اجازه آن را گرفته ایم بنا به دلایل خاص که در طی مقاله ای قبل از ورود به این جریان شرح داده خواهد شد ورود خواهیم داشت. لذا به همین اکتفا می کنم که ابن مسئله برای کاربران محترم به تمام معنا یک سورپرایز خواهد بود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

abhh ❃شعار کافی است! مدرسه‌ای شاداب بسازیم❃ Ean امید محمدی elekala احیا سید محمود خوشدل ذاکرالحسین علیه السلام Lost Crazy دانلود رایگان فیم و سریال های جدید ایرانی